به گزارش تابناک هرمزگان// مریم پاسالار در یاداشتی به مناسبت روز شهرداریها و دهیاریها نوشت؛ امروزه یکی از مهم ترین ارکان خدماترسانی به مردم در شهرها و روستاها دو نهاد تقریبا برخواسته از دل مردم به نام دهیاریها و شهرداریها هستند که تقریبا هر دو نهاد قرینه یکدیگر هستند و رئیس هر دو دستگاه توسط شورا انتخاب میشود اما کارکرد تقریبا متفاوتی دارند به شکلی که در عمل دهیاری منتخب شورای چند نفره روستا است هم نقش نمایندگی حاکمیت را دارد، هم نقش نماینده دولت را دارد و هم نقش نماینده شورا برای امر خدمات رسانی به مردم را دارد بنابراین یکی از اصلیترین تصمیمگیران در جغرافیای روستایی شخص دهیار است اما در شهرها شرایط متفاوت تر است وسعت و جمعیت متقاضی خدمات بسیار بالا است و در کنار اینکه در شهر مردم همه کمبودها را از چشم شهرداری میبینند و برای هر مشکلی از شهرداریها انتظار حل دارند دهها دستگاه اجرایی دیگر نیز وجود دارد که هنوز برایشان جا نیفتاده است که حتیالامکان در جغرافیای شهری برای هر دخل و تصرف و تغییر و تحولی با شهردار آن شهر هماهنگ باشند و همین مسئله معضلاتی را به بار میآورد که نتیجهای جز سوخت شدن سرمایه اجتماعی و بیتالمال برای چند باره کاری در شهرها ندارد.
به گزارش جنوب ایران ، چنانچه یک دستگاهی زمانی که میخواهد یک پروژه را در روستا اجرا کند اول از همه سراغ دهیار آن روستا میرود و حتی از دهیاری برای بهتر اجرا شدن پروژه نظرخواهی میکنند در حالی که شاید دهیاریها نهادهای تخصصی آنچنانی هم نباشند اما همین اتفاق کوچک در شهر ها نمیافتد و در بسیاری از مواقع شهرداریها آخرین دستگاه هستند که بعد ایجاد چالش در شهر به موضوع ورود داده میشوند البته ما منکر این موضوع نیستیم که در سالهای اخیر این موضوع مرتفع شده است اما راه اشتباهی که از اول طی شده است هنوز دارد به شهر ما هزینهتراشی میکند به عنوان مثال آسفالتی که باید صرف ترمیم چالههای شهر و افزایش کیفیت معابر شود هنور که هنوز است صرف آسفالت مجدد محلهایی میشود که دستگاههای دیگر ویران کرده و رها کردهاند؛ بنابراین مادامی این نوع مدیریت در کشور ما حل فصل نشود همچنان درگیر این دور باطل خواهیم شد در حالی من معتقدم شهردار در جغرافیای شهری باید فرمانده خدمات شهری باشد؛ هر گونه خدمات شهری به طوریکه بایست شوراها و شهرداریها طوری در یک شهر قدرت بگیرند که شهردار همچون وزرا در سطح کشور که به واسطه رای از نمایندگان مجلس در حوزه خود یکهتاز هستند و همچون رئیس جمهور ه با رای مردم اجرائیات کشور را در حوزه کلان در دست دارد، دستگاههای اجرایی خدمات رسان یک شهر مانند آبفا، برق، مسکن و شهرسازی و ... در شهر دور میزی بشینند که شهردار به عنوان منتخب نمایندگان مردم در آن شهر در صدر آن نشسته باشد و هر اقدامی در شهر با راهبری شهرداریها پیش برود تا سطح خدمات، نوع خدمات و زمان ارائه خدمات کنترل شده و فرماندهی شده باشد و البته این امر نیاز به یک سری تغییرات در نظام بودجهریزی کشور دارد چرا که بدون شک یکی از علتهای رخ دادن تعارضات در اجرای پروژهها دیر و زود شدن تخصیص و تعریف اعتبارات برای پروژهها است اما اگر این امر محقق شود دیگر نیاز نیست یک خیابان یک بار برای آب، یک بار برای فاضلاب، یک بار برای برق، یکبار برای مخابرات و ... کندهکاری شود البته بحث کندهکاری ها را به عنوان مثالی که براس مردم ملموس است اینجا مطرح کردیم و الا این امر و در یک کلمه تحقق مدیریت یکپارچه شهری قطعا روال موضوعات را مطمئن تر میکند و کمتر شاهد تعارضات بین ادارات خواهیم بود مثلا ادارهای برود در قسمتی از ساحل سازهای احداث کند و بعد شهرداری برای آن حکم تخریب بگیرد!
بنابراین با توجه به اینکه کشور ما به سرعت به سوی توسعه یافتگی در حال حرکت است سیاستمداران کشور باید یک مقدار بر کمتر شدن قدرت خود رضایت به خرج دهند تا کارایی شهرداریها برای افزایش سطح خدمات افزایش پیدا کند.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که به نظر میرسد باید یکسری تفکیکات در حوزه فعالیتهای شهرداریها انجام شود چرا که تناقضات بسیاری در برخورد با دستگاه وجود دارد از یک طرف شهرداری را به عنوان یک دستگاه خدمات رسان معرفی میکنیم که الزام دارد یک سری خدمات را هر روز و هر ساعت اجرا کند و تا اشکالی در کار هم ایجاد شد بدون اینکه امدادی به این دستگاه برسانیم اسلحههایمان زا به سویش میکشیم و از سوی دیگر انتظار داریم شهرداری در کار فرهنگی، در امور ورزشی در امور بهداشتی و ... هم فعالیت اثرگذار داشته باشد در حالی که همه حوزهها متولی خاص خود را دارد و برای این تولیت برایش ساختار تعریف شده است، عِده و عُده دارد،از بیت المال حقوق میگیرند و برای کارهایی که عمدتا در شهرها روی دوش شهرداریها میاندازند بودجه و اعتبار دریافت میکنند آن وقت ما از شهرداری انتظار داریم در مدرسه سازی مشارکت کند، مرکز تجاری و بازار بسازد، باشگاهداری ورزشی بکند، زمین چمن احداث کند در احیای بافت فرسوده مشارکت داشته باشد و این یعنی ما شهرداریها را تبدیل به یک نهاد هیچکارهی پر کار کردهایم و عملکرد بقیه دستگاهها فقط شده است مطالبه از شهرداری و این یعنی ما داریم پول ناچیز مردم برای مدیریت شهری را صرف انجام دستگاههایی میکنیم که به بودجه عمومی کشور وصل هستند در حالی که اگر این نقیضه رفع شود و هر دستگاه متولی کار خود باشد بسیاری از نقایص در مدیریت شهری حل میشود.