تابناک گزارش می دهد

توقف یک رویا؛ اتوبوس گردشگری گرگان در ایستگاه ناکارآمدی

گروه استان ها- توقیف و انتقال به پارکینگ سرنوشت اتوبوس گردشگری گرگان است که هنوز راه نیفتاده متوقف شد.
کد خبر: ۱۱۹۸۳۸۲
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۳ 06 April 2025

به گزارش خبرنگار تابناک از استان گلستان، خردادماه سال گذشته، خبر راه‌اندازی نخستین اتوبوس گردشگری شمال کشور در گرگان – همزمان با سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) – نه‌تنها به‌عنوان یک رویداد نمادین، بلکه به‌عنوان نمادی از امید به توسعه گردشگری شهری، در رسانه‌ها پیچید. اتوبوسی که قرار بود با سرمایه‌ای ۴۰ میلیارد ریالی، فصل تازه‌ای از تجربه شهری را برای ساکنان و گردشگران رقم بزند.

این اتوبوس دوطبقه با سقف متحرک، فضای پذیرایی، امکانات رفاهی و طراحی خاص، به‌نام مشترک شهرداری و اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گلستان ثبت شد و در همان آغاز، به‌عنوان بخشی از مسیر جدید توسعه گردشگری شهری معرفی شد. شعارها پرطمطراق بودند: «جذب سرمایه‌گذار»، «احیای هویت شهری»، «افزایش سهم گرگان از گردشگری ملی» و... اما حالا، پس از کمتر از یک‌سال، دیگر نه خبری از سرویس‌دهی این اتوبوس هست، نه حتی پاسخی برای آن‌همه امیدی که به آن بسته شد.

اگرچه پیش از نوروز ۱۴۰۴، اعلام آمادگی برای بهره‌برداری نوروزی این اتوبوس بارها در رسانه‌ها منعکس شد، اما در عمل، آن‌چه مردم دیدند چیزی نبود جز توقف، آن‌هم با دلایلی چون «نواقص فنی»، «عدم رعایت ایمنی» و البته، «رعایت‌نکردن شئونات اجتماعی»؛ عباراتی که هریک خود به‌تنهایی گویای بخشی از ماجرا هستند، اما در کنار هم، تصویری ناامیدکننده‌تر از وضعیت گردشگری گرگان را ترسیم می‌کنند.

اما پرسش اصلی اینجاست: ما در کدام بخش ماجرای توسعه گردشگری ایستاده‌ایم؟ آیا برای ما، «گردشگری» فقط برگزاری نمایشگاه صنایع‌دستی در میدان اصلی شهر و برپایی جشن‌های آیینی در مناسبت‌هاست؟ یا قرار است این مفهوم، به ساختاری تبدیل شود که اقتصاد شهری را متحول کند و پای سرمایه‌گذاران واقعی را به شهر باز کند؟

واقعیت آن است که اتوبوس گردشگری گرگان، بیش از آن‌که قربانی نواقص فنی یا آیین‌نامه‌های نظارتی باشد، قربانی نبود یک برنامه کلان و هدفمند در حوزه گردشگری شد. پروژه‌ای که صرفاً با هدف «داشتن یک اتوبوس گردشگری مانند کلان‌شهرها» راه افتاد، اما زیرساخت، مسیر، برنامه‌ریزی اجرایی، و حتی آموزش نیروی انسانی متناسب با آن نداشت. و این یعنی همان خطایی که بسیاری از پروژه‌های «ظاهرپسند» در کشور به آن دچارند.

از سوی دیگر، مشخص نیست چه کسی مسئولیت توقف و تعطیلی این پروژه را پذیرفته است؟ چه نهادی باید پاسخگوی هزینه‌های انجام‌شده، انتظارات ایجادشده و فرصت‌های از دست‌رفته باشد؟ آیا برخورد با عوامل اجرایی، به‌جای اصلاح ساختاری، راه‌حل درستی برای احیای اعتماد عمومی است؟

از یاد نبریم که توسعه گردشگری در جهان امروز، دیگر صرفاً مبتنی بر طبیعت و تاریخ نیست؛ بلکه بر پایه تجربه‌های شهری نوین، روایت‌های اجتماعی و زیرساخت‌های پایدار شکل می‌گیرد. اتوبوس گردشگری گرگان می‌توانست بخشی از این تجربه مدرن باشد؛ اگر با نگاهی سیستمی، با پشتیبانی نهادی و با مشارکت فعال جامعه محلی طراحی و اجرا می‌شد.

اکنون، اتوبوس گردشگری گرگان آن سرمایه ۴۰ میلیاردی که با بوق و کرنا رونمایی شد در ایستگاه سکوت پارک شده است. و آن‌چه باقی مانده، مجموعه‌ای از «اما و اگرها»ست که نه‌فقط برای این پروژه، بلکه برای کلیت مسیر توسعه گردشگری گلستان، باید به آن‌ها پاسخ داد.

گردشگری، نیازمند روایت است، برنامه است، مردم است. نمی‌شود با یک اتوبوس، بدون مسیر، بدون مأموریت، بدون روایت، منتظر معجزه نشست. اگر قرار است گرگان سهمی از سفره گردشگری کشور داشته باشد، باید سهمی هم از تفکر توسعه‌محور داشته باشد.

گزارش: مهین نورافروز

اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار