بهنامجو در سومین سال تصدی استانداری اردبیل، در شرایطی است در که اوج تیررس انتقادات قرار دارد. استاندار که سرمایه نمایندگان سابق استان اردبیل محسوب میشود، امروز با روی کار آمدن نمایندگان جدید با چالش الزامی تمایل از اصلاحات و اعتدال به اصولگرایی مواجه است که فشار نمایندگان در بهبود و تغییر وضعیت مدیریتی استان بنا به نقش نظارتی آنها، لاجرم بهنامجو را در وضعیت انعطاف غیردلخواه قرار خواهد داد.
از سوی دیگر عدم امکان بهرهبرداری از راهآهن در موعد مقرر و بحث فساد در واگذاری کشت و صنعت که با ورود قوه قضاییه همراه بود؛ دو عملکرد اصلی بهنامجو را تبدیل به پاشنه آشیل استاندار کرده است تا در هر دو مورد سکوت کند. نتایج دیگر هدفگذاریهای بهنامجو از اشتغال آفرینی بیست هزار نفری تا کامیون سازی، پیستهای اسکی، بیمارستان هزار نفره و.... هیچگاه ملموس برای چشم های در انتظار مردم نبود.
در این شرایط که انتقادات جوانان اصلاحطلب از وضعیت سیاسی خود بیش از اندازه شدت گرفته است و نگرانی آنها در سال آخر دولت نسبت به وضعیت معلق خود بیشتر شده است، استاندار در گوشه رینگ سیاسی تنهاتر واقع شده است.
این در حالی است که جوانان و مدیران پست و مقام گرفته از بهنامجو نیز سکوت محض اختیار کردهاند، آنها نه در مورد پادگان، نه در مورد کشتصنعت و نه در هیچ مورد دیگر برای بهنامجو تب نمیکنند و سطری برای او ننوشته و حتی عکسی برایش استوری نمیکنند
عملکرد مدیریت دفتر استاندار در حد تنظیم ساعت ملاقات کنندگان تنزل کرده و نتوانسته است انسجامی برای دفاع از عملکرد استاندار فراهم کند. حتی همکاری روابط عمومی میراثفرهنگی و کشتوصنعت نیز در دفاع از عملکرد بهنامجو بیثمر بود.
در این شرایط که مدیران بهنامجو، فعالان سیاسی همراه وی از جمله اعضای شورای عالی اصلاح طلبان ، جوانان سهم گرفته از وی و همهی کسانی که منتفع از این استاندار بودند سکوت را ترجیح دادهاند و او را در این کارزار تنها گذاشته اند، بهنامجو نیاز به تیم و مدیران جدید همراه دارد و به نظر میرسد این ضرورت را درک کرده و رفت و آمد منتقدان دلسوز به ساختمان استاندار که همگی طعم شکایت دولت روحانی را چشیدهاند، حکایت از آن دارد که بهنامجو در تشخیص خوب و بد دچار تاخیر دیرهنگامی شده است که جبران مافات آن بسیار سخت است
بزودی شاهد سکوتهای حمایتی جدید و معاونان تبدار خواهیم بود.