به گزارش تابناک کرمان و به نقل از فارس؛ مهسا حقانیت: موقعیت را حسینیه امام خمینی(ره) انتخاب کردهام،به لوکیشن مورد نظر میرسم، از ماشین پیاده میشوم، اتاقکی در ورودی حسینیه قرار دارد، به نیروهایی که آنجا هستند، میگویم برای ملاقات آمدهام، راهنماییام میکنند که به درب اصلی بروم.
حدود ۱۵ دقیقه پیادهروی میکنم، به درب اصلی نزدیک شدهام، اتوبوس قرمزرنگی را میبینم که در حال پیاده کردن تعدادی از ملاقاتکنندگان است، نزدیکتر که میروم، متوجه میشوم، همکاران خبرنگارم هستند که از کرمان آمدهاند.
میدانم و خودم را به بچهها میرسانم، نجمه، سارا و شیما را میبینم، از پشت سر نجمه را بغل میکنم، بچهها تعجب میکنند، میپرسند مهسا! چه طوری توانستی اینقدر به موقع به ما برسی.با خنده میگویم: با پهپاد رصدتان کردم.
حال و هوای خوشی داریم، پر انرژی، با نشاط و رها.بچههای خبرنگار همه وسایلشان را گذاشتهاند و فقط کارت «ملاقات» را با خود آوردهاند.گوشیام را به چند تا از بچهها میدهم تا آخرین خبرها را از خانوادههایشان در کرمان بگیرند و آخرین خبرها را هم به آنها بدهند.
کارتهای ملاقات را نشان میدهیم و در صف قرار میگیریم، چقدر جای فاطمه و سمیه خالیست، تا عمر دارم بغض و اشکهایشان در این روزها را فراموش نمیکنم، تا آخرین لحظات امیدوار بودند «وصال یار» روزیشان شوند، اما نشد که نشد.
وسایلم را تحویل دفتر امانات حسینیه میدهم و بعد از طی مسیری به کفشداری میرسیم، در ورودی حسینیه یکی از خانمها کارتهای «ملاقات» را پانچ میکند و خانم دیگری آنها را میگیرد و درون پاکت میاندازد.
وارد حسینیه میشویم، نگاه میکنم و صندلی آقا را میبینم، جای خودم را بین خانمهای کرمانی و خوزستانی باز میکنم و روی زیلوهای آبی و سفید طوری مینشینم که بتوانم آقا را ببینم.
حدود ۲ ساعت تا آغاز سخنرانی رهبر معظم انقلاب باقی مانده است، مردمی که در حسینیه هستند، شور و حال عجیبی دارند، شعر و نوحه میخوانند، شعار میدهند.
بابای چهار قلوهای کرمانی هم بلند میشود و جهاد فرزندآوری را گوشزد میکند.
به دور و بر نگاه میکنم، حسینیه پُر است از عکسهای حاج قاسم، نمیدانم چرا اینجا دلم برایش بیشتر تنگ میشود، چرا داغ رفتن حاجی بعد از چهار سال هنوز مثل روزهای اول داغِ داغ است و سرد نمیشود.
رهبر انقلاب و مردم کرمان و خوزستان
بهوقت «وصال یار»
به لحظه دیدار نزدیک میشویم، مردم زمزمه میکنند «ای پسر فاطمه منتظر شماییم»... .
یک گروه هنری از خوزستان سرود میخوانند، بعد هم گروه سرود نوجوانان هلالاحمر برنامه اجرا میکند.
حضرت آقا میآیند، مردم به احترام ایشان بلند میشوند، شور وصفناپذیری ایجاد میشود و حسینیه امام خمینی پر میشود از عشق ... .
شعرخوانی حاج صادق آهنگران در وصف حاج قاسم
هوای شهر کرمون کرده این دل ...
نوای گرم و حزنانگیز حاج صادق آهنگران میپیچد توی حسینیه: «شب و روز منو خون کرده این دل/ منو از خونه بیرون کرده این دل/ از اون روزی که رفته حاج قاسم/ هوای شهر کرمون کرده این دل/ میگن از دیدنی سرشارِ کرمون/ میگن آیینهِ ایثارِ کرمون/ جدا از مرقدِ شاه نعمتالله/ مزار حاج قاسم داره کرمون».
اینجا دیگر نمیتوانم طاقت بیاورم، بغضم میترکد و یاد جای خالی و تن پارهپاره حاجی که میافتم، نفسم بند میآید، حاج صادق هربار که اسم حاج قاسم را میآورد، صدای ناله مردم بلندتر میشود، خوزستانیها هم پابهپای ما کرمانیها برای حاج قاسم اشک میریزند و ناله و مویه میکنند.
خوش آمد گویی آقا به مردم کرمان و خوزستان
مهماننوازی آقا
آقا به رسم مهماننوازی بزرگان، خیلی صمیمی و خودمانی به ما خوشآمد میگویند: « خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مردم عزیز خوزستان، مردم عزیز کرمان.جلسه، جلسه بسیار صمیمی و مشمول لطف الهی است. انشاءالله.
برای بنده جای خوشوقتی است که توانستم جمعی از مردم این دو استان مهم را زیارت کنم. به همه شماها، یکایک شما، خوشامد عرض میکنم؛ بهخصوص به خانواده شهیدان عزیز و جانبازان عزیز.»
تمجید رهبر انقلاب از کرمانیها
بارها و بارها تعریف کرمانیها را از این و آن شنیدهایم، اما شنیدن ویژگیهای اخلاقی مردمان کرمان از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی صفای دیگری دارد: « بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانیها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کردهام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حسکردنی است.
اگر بخواهیم در چند جمله از مهمترینِ این ویژگیها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبهپروری کرمان ــ از خصوصیّات این استان پرورش نخبگان است ــ [همچنین] نجابت اخلاقی و ایمان صادقانه مردم کرمان و پیشگامی مردم کرمان در پیوستن به نهضت اسلامی و انقلابی.
بنده فراموش نمیکنم در سال ۴۲ در مدرسه معصومیّه کرمان ــ اگر این اسم درست یادم مانده باشد ــ این جوانها و نوجوانهای کرمانی، مثل یک زنجیره، با عناصر مبارز و با طلّاب و فضلای مبارزی که در آنجا بودند، مرتّب میآمدند در این مدرسه و میرفتند، اعلامیّه میدادند، اعلامیّه میگرفتند، پیام میگرفتند، درس میگرفتند و میرفتند در سطح استان پخش میکردند. زمینه بُروز شخصیّت بزرگی مثل حاج قاسم سلیمانی اینها است.
نخبهپروری و اتّصال و ارتباط با مفاهیم اسلامی برجسته و مبارزه در راه آنها خصوصیّت بزرگی است که بنده آن را به چشم در مردم کرمان مشاهده کردهام.
بله، یک قاسم سلیمانی کافی است که نه فقط استان کرمان، بلکه ملّت ایران به او افتخار کند و مباهات کند؛ این درست، امّا مطلب مهمّ دیگر در کنار این، آن است که آن زمینه فرهنگیای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؛ به این زمینه فرهنگی باید تکیه کرد.
آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهیای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینههای فرهنگی است. البتّه این زمینهها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیّتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود میآید، آنوقت این شخصیّتها یکییکی ظهور میکنند، بُروز پیدا میکنند: آن، شهید حسین علمالهدیٰ است، آن شهید علی هاشمی است، آن شهید همّت است، آن شهید حاج قاسم سلیمانی است».
این مرهم ناب
رهبر معظم انقلاب اسلامی که صحبت میکنند، انگار آرامش و صبر ایشان میریزد توی قلبها، هیچ
چیزی نمیتوانست مثل این دیدار و سخنانشان، مرهمی باشد بر دلهای داغدار ما کرمانیها بعد از شهادت حاج قاسم که بیمالک شدند.