به گزارش تابناک گیلان، مسائل یمن در روزنامههای اصولگرا همراه با سخنان قاطع دبیر کل حزبالله مورد توجه قرار گرفته است. روزنامههای اصلاحطلب نیز در اولین روز هفته، با تمام قوا سراغ ادعای ورود پولهای کثیف به انتخابات آینده رفتهاند. ورود کنگره به مذاکرات هستهای، کشته شدن معاون صدام، افزایش قیمت خودرو و نقش هواداران احمدینژاد در انتخابات آینده دیگر مطالب مهم روزنامههای اول هفته تهران است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای شنبه بیست و نهم فروردین را بخوانید.
جمهوری اسلامی که سخنان جیمز بیکر وزیر خارجه سابق آمریکا در باره مقصر شناخته شدن آمریکا در صورت شکست مذاکرات را به تیتر اول خود بدل کرده، در سرمقاله خود با عنوان «روسیه و سازمان ملل دشمنان ملتهای فقیر و مظلوم» با نادیده گرفتن رای مثبت کشورهایی مانند چین و ونزوئلا به قطعنامه شورای امنیت، رای ممتنع روسیه را هدف قرار داده و در پایان نوشته: مردم یمن البته در برابر چماق شورای امنیت تسلیم نمیشوند و قطعاً در مصاف با ارتجاع عرب پیروز خواهند شد. در این میان، روسیاهی برای سازمان ملل و روسیه باقی میماند که با یک ملت مظلوم چنین رفتار ظالمانهای کردند.
مسائل یمن مورد توجه جدی روزنامه جوان نیز هست. این روزنامه که تصویر معاون معدوم صدام را با عنوان «سر بعثی داعش زده شد» در صفحه اول خود آورده، تیتر اول خود را به سخنان نصرالله در باره صبر استراتژیک یمنیها اختصاص داده است. عبدالله گنجی نیز در بخشی از سرمقاله جوان با عنوان « يمن، عينيت جنگ فقر و غنا» نوشته: فرزندان معنوي اميرالمؤمنين در فقيرترين سرزمين اسلامي در مقابل برترين تكنولوژي نظامي غرب ايستادهاند. سّر استقامت آنان اين است كه مبارزه بخشي از زندگي آنان است. آنان «قيام با سيف»اند و مرفهين بيدرد با ارتش اجارهاي در مقابل آنان زانو خواهند زد. آلسعود خسارات زيادي را به مردم فقير يمن وارد ميكند اما همانند صدام، در تحميل آن همه خسارت چيزي به دست نخواهد آورد. جرم مردم يمن اين است كه به رغم فقر و استضعاف راه امام خميني (ره) را بر پول آل سعود ترجيح دادهاند. به همين دليل بايد در مسير عزت اسلام قرباني شوند. دير يا زود ملتهاي جهان شاهد پيروزي آنان خواهند بود. آنچه در يمن ميگذرد نمونه آرماني جنگ اسلام ناب محمدي (ص) با اسلام امريكايي است. خدا را بايد شاكر بود كه آرمان امام (ره) محقق شد و فرزندان امام در عمر ظاهري خويش آنچه را كه او پيشبيني ميكرد مشاهده كردند.
سعدالله زارعی در یادداشت روز کیهان نگاهی تحلیلی به قطعنامه شورای امنیت در باره یمن دارد و فرصتها و چالشهای موجود در آن را بر شمرده است. کیهان در مطلبی با عنوان « پایان جنگ زرگریکنگره و کاخ سفید» به مصوبه اخیر در یکی از کمیتههای سنای آمریکا پرداخته و مدعی شده است که «قانون بازبینی موافقتنامه اتمی ایران» پای موضوعات غیرهستهای را هم به توافق احتمالی باز میکند. ادعای حمایت ایران از تروریسم، موضوع موشکهای بالستیک و حقوق بشر از جمله مواردی است که در این قانون به آنها پرداخته شده و کاخ سفید موظف است گزارشهای دورهای و منظمی را در این موارد به کنگره ارائه کند و چنانچه جمهوری اسلامی برخلاف میل اعضای کنگره آمریکا قدمی برداشت، آنها میتوانند ظرف 10 روز تحریمهای تعلیق شده را بازگردانند! آمریکایی ها حمایت جمهوری اسلامی از جریان مقاومت در منطقه (مانند حزبالله، حماس، مردم مظلوم بحرین، انقلابیون یمن و...) را حمایت از تروریسم خوانده و به رسمیت شناختن همجنس بازی و لغو قانون قصاص را از جمله موارد حقوق بشر میدانند که جمهوری اسلامی باید از اولی دست برداشته و به دومی بپیوندد!
مهمترین مطلب وطن امروز با عنوان «رمزگشایی از جیسون» به پرونده جیسون رضائیان اختصاص دارد که در بخشی از آن با عنوان « دشمنان اقتصاد مقاومتی» آمده: به این ترتیب حرکت کشور به سمت «خودکفایی» توأم با رونق مسیرهای نقض تحریمها موجب میشود «مصالحه ایران و آمریکا» به هدفی بعید تبدیل شود. کما اینکه علت ارتباطات گسترده مجموعه شرکتهای «آ» به عنوان دلال و کارچاقکن حضور شرکتهای چندملیتی بر سر سفره بازار ایرانی نیز با همین تحلیل رمزگشایی میشود. بازار ایران یا جای تولیدکنندگان و صادرکنندگان بومی است یا جای وارداتچیهایی که اتفاقا به علت ارائه خدمات ویژه جاسوسی به غولهای تجاری جهانی، به صورت انحصاری به ارائه خدمات دلالی اشتغال دارند. به همین دلیل است که «ق» از مدیران موسس گروه «آ» و از اعضای نایاک، مدیر همان کمپانی نفتی در ایران میشود که یک پای رشوه به آقازاده مشهور است؛ «س ـ ن» نفر سوم نایاک و دیگر موسس گروه «آ» نیز شایسته تکیه زدن بر کرسی مدیریت استراتژیک شرکت نفت و گاز کرسنت میشود! «ل» از گروه «آ» به شرکت نفت و گاز راکفلرها میرود و گوگل تهدید میکند بدون حاضر شدن «س ـ ن» و «پ ـ ن» بر سر میز مذاکره با طرف ایرانی حاضر نخواهد شد! گروه «آ» ابتدای دهه 70 نورچشمی دولت سازندگی بود و انحصار حق دلالی ورود همه شرکتهای خارجی اعم از نوکیا، زیمنس، استات اویل، کرسنت، MTN، کرفور، شل، کاسترول، توتال و... به بازار ایران را عهدهدار بود.
رسالت که بیشتر صفحه اول خود را به مسائل یمن اختصاص داده، در پایان سرمقاله خود با عنوان «فرایند یکصدایی اصولگرایان» نوشته: ملاقات حضرات آيات محمد يزدي رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم و موحدي كرماني دبير كل جامعه روحانيت مبارز و حضرات آيت الله مصباح يزدي عضو برجسته و فعال جامعه مدرسين براي ارزيابي فرآيند همگرايي اصولگرايان در هفته گذشته و نيز نشست هاي كارشناسي حزب مؤتلفه اسلامي، جميعت ايثارگران و جبهه پايداري در همين خصوص پيرامون مسائل پيش گفته نشان مي دهد جريان اصولگرايي در شرايط كنوني از يك بلوغ عقلي و عملي در نگاه به شرايط كنوني و نيز از باب آينده پژوهي به آينده برخوردار است. آثار وجودي اين نشست اكنون در سراسر كشور در بدنه اصولگرايي نمايان شده است. صبر و شكيبايي در نقد درون گفتماني در زير سقف گفتگو ميوه هاي خود را يكي پس از ديگري مي دهد. سهم خواهي، خود محوري، تبارگرايي، خودشيفتگي وخودبرتربيني حزبي، ديگر مانع همگرايي اصولگرايان نيست. اصولگرايان از آن عبور كرده اند و قرار گذاشته اند يكصدايي در جبهه خودي را تقويت كنند.آنها فهميده اند چند صدايي در اصولگرايان از بيرون مديريت ميشود.
در انتخابات 92 با غفلت از اين مديريت از كار جمعي و خردجمعي فاصله گرفتند. امروز هيچ تكليفي بالاتر از همگرايي و وحدت و رصد هوشمندانه حركات دشمن نيست. اصولگرايان هيچگزينه اي جز يكصدايي در ميان خود ندارند. اين توافق هم شده كه آن صدا بايد صداي انقلاب، اسلام، امام و رهبري باشد. سند منشور جامع وحدت اصولگرايي بزودي منتشر ميشود و نتيجه گفتگوها در اضلاع اصولگرايي ان شاءالله اعلام ميگردد. آنچه امروز از لابه لاي اخبار نشست هاي اصولگرايان فهميده ميشود آن است كه فرآيند يكصدايي اصولگرايان شكل گرفته و آثار خود را روي تحولات سال 94 حتماًخواهد گذاشت.
مهدی بهکیش در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «تفاهم هستهای و الزامات رشد اقتصادی»، شرایطی را فرض کرده که یک توافق هستهای نهایی حاصل شود و ترسیم چگونگی انتقال از اقتصاد نسبتا بسته امروز به اقتصاد نسبتا رقابتی فردا را پرسش مهمی دانسته که باید پاسخهایی برای آن در نظر گرفته شود. این استاد اقتصاد دانشگاه در ادامه مجموعهای از تغییرات در قوانین اقتصادی را برای این منظور پیشنهاد کرده و در بخش پایانی نتیجه گرفته است که « مواردی که ذکر شد عملا ما را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) آماده میسازد، ولی نباید منتظر پیوستن به آن سازمان ماند؛ زیرا که فرآیند پیوستن به آن سازمان سالها به طول میانجامد. ما نیاز داریم که از اواخر سال 1394 به تدریج وارد بازار رقابت شویم تا امکان جذب سرمایه که در این پیشنهاد اولویت اول را دارد، فراهم کنیم، ولی برای پیوستن به WTO باید حجم بزرگی از مقررات تغییر یابد که اگر براساس پیشنهاد فوق، اولویتها به درستی و در انطباق با اهداف تعیین شوند، آمادهسازی الزامات برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی بسیار سادهتر میگردد؛ بنابراین میتوان پیشنهادهای مطرح شده در این یادداشت را مراحلی از یک برنامه بلندمدت برای پیوستن به WTO دانست.»
در واکنش به سخنان اخیر وزیر نفت در باره آسیبهای یارانهها به این وزارتخانه، دو روزنامه خراسان و شهروند مطالب اصلی خود را به این موضوع اختصاص دادهاند. مهدی حسنزاده در سرمقاله خراسان با عنوان «يارانه ها، از عدالت کاريکاتوري تا ظلم بين نسلي»، پس از مرور مشکلات تامین منابع پرداخت یارانه نقدی، چالشهای حذف یارانه 5.5 میلیون ثروتمند را مورد توجه قرار داده ولی در پایان نتیجه گرفته که: با اين حال اگرچه دغدغه مذکور قابل تامل است اما بايد توجه داشت که اين نارضايتي صرفا شامل چند ميليون ثروتمند مي شود و يک نارضايتي فراگير نيست. ضمن اين که عمق اين نارضايتي چندان زياد نيست و نبايد تصور کرد اين نارضايتي اتفاق عملي خاصي در بر خواهد داشت. اما از سوي ديگر تداوم تراز نامساوي يارانه ها و عقب گرد سهم توليد و بودجه نفت به نفع يارانه ثروتمندان موجب ظلم بين نسلي خواهد شد و منابع زاينده اي که مي تواند موجب توسعه ميادين نفتي و گازي مشترک و توسعه پالايشگاه هاي کشور شود به جيب ثروتمندان واريز مي شود و تيم اقتصادي عالم و انديشمند دولت به خوبي مي تواند هزينه و فايده اين دو گزينه را با يکديگر مقايسه کند و ببيند بي عدالتي در بين ثروتمندان بدتر است يا ظلم بين نسلي نسبت به آحاد جامعه و نسل هاي آتي که خواهند فهميد چگونه ثروت ملي شان بابت يارانه ثروتمندان به باد رفت.
شهروند نیز در بخش پایانی مطلبی با عنوان «شکایت از درد یارانهها» نوشته: یکی از راهکارهایی که احتمالا دولت برای کاهش فشار لهکننده یارانه نقدی در نظر دارد، همین کاهش تعداد مشمولان و حذف پردرآمدهاست که پیشتر اعلام کرده بیسروصدا در حال انجام است. البته مسعود نیلی مشاور رئیسجمهوری در امور اقتصادی درباره زمان حذف یارانه پردرآمدها همه چیز را موکول به پایان مطالعات مقدماتی کرد و افزود: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هماکنون مطالعات مقدماتی برای حذف یارانه گروههای پردرآمد را آغاز کرده است. وی با بیان اینکه انجام این مطالعات حساسیت زیادی دارد و باید سنجیده عمل کرد تا شوکی به جامعه وارد نشود، اظهار کرد: خوشهبندی و تقسیمبندی دهکهای جامعه یک کار پردردسر و بسیار پیچیده با عواقب بسیار زیاد است اما میتوانیم دوباره گروههای هدف را تعریف کنیم. نیلی با تأکید بر اینکه انجام این مطالعات باید با دقت و بدون خطا صورت گیرد، افزود: این مطالعات باید به گونهای انجام شود که استمرار آن را تضمین کند. با این تفاسیر باید منتظر ماند و دید در شرایطی که حتی صدای کابینه و وزرا هم از فشار سنگین یارانههای نقدی بلند شده، دولت دقیقا چه برنامهای برای کوتاهتر شدن لیست یارانهبگیرها دارد و آیا حاضر است تبعات این اقدام را بپذیرد یا نه؟
در مورد روزنامه شرق، نکته مهم این است که سومین شنبه بعد از نوروز هم سرمقاله شرق به قلم سردبیر این روزنامه به احمدینژاد اختصاص دارد. احمد غلامی بعد از سرمقالههای «غنیسازی - اعتمادسازی» و «یک یادداشت نابهنگام» که در آنها احمدینژاد فاقد ویژگیهای یک رئیس دولت و نتیجه جهشهای کور عامه مردم معرفی شده بود، این بار در سرمقاله شرق با عنوان «دولت اسقاطگر، دولت احیاگر» نوشته: اگر دولت اصلاحات در مسیر روبه جلو «خطی» پیش میرفت و انقلاب را در تداوم و استمرار و اولیدانستن ارزشها میدید، دولت احمدینژاد زمان را «دوری» در نظر میگرفت. زمان خطی به جای اینکه روبهجلو گام بردارد یا حتی به عقب بازگردد، در تصوری دایرهایشکل بازگشت و پیشرفت را به یک چشم مینگریست و توأمان مدعی آن بود که به یک کرشمه دو کام را برآورده است. به بیان بهتر، هم به فضا و حالوهوای صدر انقلاب رجوع میکرد و هم مدعی آن بود که ضرباهنگ پیشرفت کشور را فراتر از سند چشمانداز ٢٠ساله به جلو میبرد. او با هوشمندی بر این گمان بود که با دوری فرضکردن تاریخ انقلاب، میتواند همه دولتهای ماقبل خودش را با اتهام به انحراف اسقاط کند. از همینرو است که در پوسترهای انتخاباتیاش، پرتره او در کنار شهید رجایی پیامی روشن، صریح و شفاف داشت: بازگشت به نقطه تاریخی قابلقبول. این پیام و عمل به این پیام آنقدر جدی است که با عملکردهای بعدی و سطحی احمدینژاد بههیچروی همخوانی ندارد...
... و انگار که اصلا از خودش نیست و ایدهای تحمیلی به او است و در خوشبینانهترین شکلش ایدهای تبلیغاتی بوده است. به هرتقدیر این ایده نافرجام ماند. دولت حسن روحانی، چارهای ندارد جز اینکه دولتی احیاگر باشد؛ دولتی که در سیاست داخلی، وظیفهاش امیدوارکردن مردم به درستکردن خرابیهای بهبارآمده است. روحانی چارهای ندارد جز اینکه بازگردد و مثل دولت هاشمی «سازندگی» کند. اما ضمن بازگشت به قصد سازندگی، مجبور است اصلاحطلب باشد و ایده «بازگشت» را که از ایدههای اسقاطی عصر احمدینژاد است، بهنحو احسن ترمیم کند.
شرق علاوه بر درج چند مطلب در حمایت از خاطرهگویی اخیر هاشمی رفسنجانی در مطلبی دیگر از «بازگشت حامیان جلیلی به سوی احمدینژاد» خبر داده است. ضمن این که انحراف اختلافات اخیر ایران و عربستان به سوی نژادپرستی در چند مطلب شرق مورد حمله قرار گرفته است.
قانون تیتر اصلی خود را به گرانی خودرو اختصاص داده و پس از مرور ادعاهای خودروسازها در بخشی از مطلبی با عنوان «گرانی بیش از 800 هزار تومان مجاز نیست» نوشته: این درحالی است که رئیس شورای رقابت در آخرین اظهارات خود درباره افزایش قیمت خودرو با بیان اینکه سازمان حمایت مسئول نظارت بر بازار خرید و فروش خودرو است گفت: حداکثر افزایش قیمت خودرو با اعمال نرخ جدید مالیات ارزش افزوده حدود ۸۰۰ هزار تومان است. وی با اشاره به اینکه سازمان حمایت، مسئول نظارت بر بازار خرید و فروش خودرو است افزود: اگر خودروسازی مغایر با دستورالعمل شورای رقابت اقدام به افزایش قیمت پایه محصولات خود کند شورا موظف به رسیدگی این موضوع است. این اظهار نظر رئیس شورای رقابت درحالی مطرح شده که هم اکنون با توجه به قیمتهای جدید بازار درخواهیم یافت برخی از محصولات داخلی حتی تا نزدیک به 6 میلیون تومان نیز افزایش قیمت داشتهاند و کسی در این زمینه یعنی تولیدات داخلی واکنش نشان نداده درحالی که نظارت سنگین در بازار وارداتیها کاملا مشهود است.
اعتماد از جمله روزنامههای هوادار دولت است که باز هم موضوع پولهای کثیف را برجسته کرده است. این روزنامه در شروع مطلبی با عنوان «پولهای کثیف: هشدار دوباره» در این باره نوشته: ماجراي پول هاي كثيف ادامه دارد، پول هايي كه اختلاف بر سر نقش آنها در سياست به مناظره تلويزيوني كشيده شد: جايي كه پنجشنبه شب يك وزير اصولگراي دولت در مقابل يك نماينده اصولگراي منتقد دولت نشست تا حرف هايي متفاوت درباره پول هاي كثيف مطرح شود. از جمله اينكه عليرضا زاكاني اعتقاد داشت برخي افشاگري ها در اين زمينه يك «برخورد سياسي زشت» است و در مقابل مصطفي پورمحمدي اصرار داشت كه«برخي به دنبال پول هاي كثيف و استفاده از رانت در انتخابات هستند». اين دوگانگي بر سر موضوع پول هاي آلوده حالاسه ماه است كه گاه و بي گاه اختلاف نظرهايي را دامن مي زند: اختلاف نظرهايي كه سه ما پيش و بعد از آنكه وزير كشور از اين موضوع و نقش اين پول ها در انتخابات و سياست سخن گفت، قرار بود در جلسه اي با نمايندگان به بحث گذاشته شود كه هيچگاه اين گونه نشد.
انتخابات مجلس دهم مهمترین موضوع روزنامه آرمان است. این روزنامه علاوه بر گزارشی با عنوان «چهارضلعی انتخابات مجلس»، چند یادداشت امروز خود را هم به این موضوع اختصاص داده است. غلامعباس توسلی یادداشتی با عنوان «مجلس دهم متفاوت از نهم» و صادق زیباکلام یادداشتی با عنوان «گامهای اصلاحطلبان برای مجلس دهم» در این باره نوشتهاند.
دیگر مطلب مهم آرمان، گفت و گویی با عنوان «كالايي سازيآموزش متوقف شود» با فریبرز رئیسدانا اقتصاددان چپگرا است که در بخش پایانی آن آمده: آنان تصور ميكنند اين اعتراضات سويههاي سياسي دارد. بههيچ وجه چنين نيست. درحالي كه در شرايط فعلي دولت و جريانات همسو ميدانند كه چه توافق اتمي بشود و چه اين توافق صورت نگيرد، اصليترين خواسته مردم بهبود وضعيت آموزش و بهداشت و تامين اجتماعي است. برخی معلمين حس ميكنند كه اگر در اين سري از اعتراضات مسالمت آميز خود موفق نشوند، جامعه آنان را جدي نخواهد گرفت و اگر روزي در اثر توافق منابع درآمدي ارزي ايران نيز آزاد شود، وزارتخانه آموزش و پرورش و جيب معلمان، آخرين جايي باشد كه بدينترتيب در جريان افزايش درآمد دولت پر شود! سوال ما اين است كه آيا در مدارسي كه شهريههاي 40تا50ميليون توماني اخذ ميشود، چه خدمات و آموزشي داده ميشود؟ آيا قرار است اين نابرابري آموزشي به نابرابري گسترده در فرصتهاي شغلي ختم شود؟ اگر بنده توان پرداخت شهريه 18ميليوني فرزند خود را ندارم، آيا كارگران و زحمتكشان جامعه توان اين را دارند تا فرزندان خود را به مدارسي بفرستند كه از حداقل آموزش و امكانات برخوردار است؟ پس اين همه كودك كار و اينهمه كودك و نوجوان كه ترك تحصيل ميكنند چه پيامي براي مسئولين ايجاد ميكند؟ پس اگر وضعيت موجود را ميدانيم، بجاست كه به مسائل عمومي كمي دلسوزانهتر نگاه كنيم!
محمدعلی وکیلی نیز در سرمقاله روزنامه ابتکار با عنوان «نمد سیاست و کلاه گشاد ثروت!» با دیگر روزنامههاص اصلاحطلب همراه شده و از جمله نوشته: هزینه های میلیاردی برای ورود به مجلس و یا شورای شهر با منطق اقتصادی ناسازگار است. تنها معادله ای که این هزینه ها را منطقی مینماید معادله پیوند قدرت و ثروت میباشد. فرقی نمیکند جزو آن دسته ای باشید که قدرت را زیر مجموعه ثروت میدانند یا بالعکس منتقد آن باشید، به هر حال یک چیز واضح است: با نمد سیاست میتوان برای خود کلاه ثروت ساخت آنچنانکه ثروت نیز شرط لازم رسیدن به قدرت سیاسی شده است. این معادله نامیمون روال سپهر کنونی سیاست شده است و در نگاه خواص به رموز موفقیت تعبیر و تفسیر شده است. در زمانه کنونی هزینه کردن برای حوزه قدرت معقول و توجیه پذیر شده است چرا که گویا با قدرت حاصل از رهگذر سیاست تمام هزینه ها در یک چشم به هم زدن جبران و در آمدهای چند برابری نیز تضمین میشود. متاسفانه این رابطه محدود به حوزه سیاست و ثروت نیست. دیگر روابــط انســـانی نیــز دستخوش این فرجام گشته اند. تمام روابط تحت الشعاع اتصال به منابع ثروتند. روابط زناشویی، خویشاوندیهای سیاسی، اقتصادی و جناح بندیها و بخش مهمی از دعواهای سیاسی با کارکرد اتصال به منابع ثروت مشروعیت مییابند.
در ابتدای دیگر مطلب مهم ابتکار با عنوان «مسافر 24 هزار میلیاردی از هند» هم امده: همزمان با توافق بزرگ نفتی ایران و چین و احتمال تعلیق تحریمهای نفتی،هیات هندی برای تسریع در پرداخت بدهی بیش از ۸ میلیارد دلاری نفتی و آشنایی با فرصتهای جدید سرمایهگذاری ایران مسافر تهران میشوند. هند در کنار چین، ترکیه، کره جنوبی و ژاپن پنج مشتری سنتی نفت خام ایران حتی در شرایط تحریم هستند و با وجود فراز و فرودهای تحریمهای خارجی تاکنون صادرات طلای سیاه ایران به این پنج کشور متوقف نشده است. با وجود این هندیها را باید در ردیف یکی از بد حساب ترین مشتریان نفتی ایران قرار داد به طوریکه این کشور آسیایی در طول چند سال گذشته تاکنون به دلایل مختلف تحریم، چالش ها و مشکلات متعددی را برای تسویه پولهای نفتی ایران به وجود آورده و در نهایت دو کشور در طول دو سال گذشته به یک فرمول ارزی برای تسویه مبادلات نفتی بین تهران – دهلی تعریف و اجرایی کرده اند.از سوی دیگر در حالی در طول دو سال گذشته تاکنون سطح تحریم های نفتی ایران اگر کاهش نیافته باشد، افزایش هم پیدا نکرده اما حجم بدهیهای نفتی هند به ایران در طول چند ماه گذشته تاکنون به صورت غیر طبیعی در حال افزایش است.
و در پایان این که روزنامه دولتی ایران، در شماره امروز خود دو مطلب قابل توجه دارد. در کنار انعکاس سخنان رئیسجمهور در مورد کاهش نرخ سود بانکی و هلاکت معاون صدام، روزنامه ایران در صفحه اول خود تصویری از شهین مولاوردی معاون رئیسجمهور و فاطمه رهبر از نمایندگان مجلس را درج کرده که در میزگردی به ارائه «نسخههایی برای حل مسائل زنان» پرداختهاند.
بهزاد صابری نیز در سرمقاله ایران با عنوان «نقش هسته ای سناتورها؛ از ادعا تا واقعیت» نوشته: شاید بتوان گفت طرف امریکایی منتظر آن بود که ایران پس از دریافت یک امتیاز- البته مهم، اساسی و بیسابقه در تاریخ سازمان ملل متحد- یعنی پذیرش تداوم غنیسازی در خاک ایران، با وجود تمامی قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت، در مذاکره روی جزئیات خصوصاً در بحث تحریمها کوتاه بیاید. اما ایستادگی اصولی و توأم با منطق و استدلال تیم مذاکره کننده کشورمان بر مواضع مبتنی بر منافع ملی موجب شد این مذاکرات هرچه بیشتر به درازا بینجامد و تمام جزئیات در تمامی حوزهها خصوصاً حوزه تحریمها روی میز مذاکره قرار گیرد. در نتیجه این ایستادگی، اگر احتمالاً چنین تصور نادرستی در ذهن برخی وجود داشت که شاید با ایفای نقش «پلیس خوب» از سوی قوه مجریه امریکا در قبال نقش «پلیس بد» از سوی کنگره، جمهوری اسلامی ایران ترغیب به پذیرش مصالحهای آسانتر و زودتر با دولت اوباما بشود، اکنون اما با به میدان آمدن مستقیم آن «پلیس بد»، چنین تصوری رنگ باخته و ایالات متحده، تمام پشت پردههای خود را رو شده میبیند.