مهرشاد مرتضوی | بی قانون
هفته گذشته مدیرعامل شرکت مینو گفت «با کسانی که علیه ساقه طلایی سیاه نمایی میکنند برخورد میکنیم» و به این شکل، مرزهای خط قرمز رو با اختلاف جابهجا کرد.
یعنی فردا اگه هایبای به دست داشتین از خیابون رد میشدین، یا در حالی که دور دهنتون خرده بیسکوییت چسبیده سرفه میکردین، یا حتی داشتین با لذت ساقه طلایی میخوردین، ولی ته کیفتون یه بطری آب معدنی بود، بعد یهو چهارنفر ریختن یه گونی کشیدن سرتون انداختن تو ون، نترسین. از حراست شرکت مینو اومدن با سیاهنمایی برخورد کنن.
خدا به اون پیرمرد بیچاره که تو تبلیغات دهه 60مینو حضور داشت رحم کرد.
چون اگه الان میخواست همون تبلیغ رو بازی کنه، دیگه همسر محترمش فقط نمیپرسید «مینو کیه؟» طرف اول باید ثابت میکرد که مینو کی نیست و چیه، یعنی جزو محصولات شرکته. بعد مشخص میکرد که منظورش صرفا ساقه طلایی بوده و هیچکدوم از محصولات دیگه رو با این لذت نمیخوره. قسم میخورد که باهاشم هیچ نوشیدنیای مصرف نمیکنه و خشک خشک میده پایین. ولی آخرش که میرفت پشت دکور و میخواست یواشکی لای دندوناشو تمیز کنه، باز همون ون پاراگراف قبلی میاومد تو لوکیشن، سوارش میکردن میبردن که دیگه هوس سیاهنمایی به سرش نزنه و یادش بمونه ساقه طلایی نرمتر از این حرفاس که بچسبه به دندون.
اینا شاید الان به نظرتون شوخی بیاد، ولی همین خود احمدینژاد به تنهایی به ما ثابت کرده هر شوخیای پتانسیل جدی شدن رو داره. با این روند باجنبه بودن که از مسئولای کشور به تولیدکنندهها سرایت کرده، ممکنه چند وقت دیگه یکی از مسئولای برند چیتوز مصاحبه کنه، بگه میمون هفت جد و آبادتونه، نماد محصول ما خیلی هم فهمیده و متشخصه سیاهنماهای بدبخت. یا حاج عبدا... بره پلیس فتا، از کل صفحههایی که با پشمک شوخی میکنن شکایت کنه.
خلاصه که خوراکیها هم به سایر خطوط قرمز اضافه شدن. الان فقط مونده وضعیت آب و هوا (اونم فقط وقتایی که خوبه) و خاطرههای دانشگاه و سربازی که اونا هم به زودی خط قرمز میشن. درواقع از یکی دو هفته دیگه فقط میتونیم از «به» و «که» و «با» استفاده کنیم. اینا رو میچینیم کنار هم، خودتون یه معنی بامزه ازش استخراج کنین و بخندین.