تابناک هرمزگان، حسن عباسی؛ وقتی معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد اعتراف میکند که تیراژهای اعلامی مطبوعات غیرواقعیست و به علت سرمایهگذاری مطبوعات ایران بر یارانههای نفتی و جذب آگهی از بنگاههای مختلف، سرمایهگذاری روی مخاطب و فروش روزنامه، به فراموشی سپرده شده است دیگر باید تا ته قضیه را خواند که نشریات استان هرمزگان علیالخصوص روزنامههای آن نیز دست کمی از آمار اعلام شده ندارند.
اینکه فضای مطبوعات و رسانهها در استان، سختترین دوران مالی خود را، پشت سر میگذارد شکی نیست اما در همین شرایط بد هم، وضع مالی برخی نشریات و خبرنگاران که از شیوههای مختلف استفاده میکنند خیلی که نه ... بلکه بسیار عالیست.
کارکرد بسیاری از نشریات استان هرمزگان مانند رسانههای دهه شصت و هفتاد است و نهایتاً در یک مدل مجله با همان تیتر و همان فرمت خلاصه میشود. ما در هرمزگان چهار روزنامه داریم که برخی فقط اسم دارند و به بهانه تیراژ بالا و تأثیر فرهنگی و ... نه تنها مبالغ هنگفتی آگهی دریافت میکنند بلکه با استفاده از عنوان تیراژ بالا از کمکهای یارانهای ارشاد که هم اکنون به شدت به کمک برخی از آنها شتافته است، بهرهمند میشوند.
اما واقعیت چیز دیگری است که ممکن است برخی مردم از کم و کیف آن اطلاع نداشته باشند و آن اینکه یارانه کاغذ دریافتی برخی روزنامههای استان هیچ همخوانی با تیراژ واقعی آنان ندارد چون با یک بررسی میدانی به راحتی میتوان دریافت که در سبد کیوسکهای مطبوعاتی چه تعداد روزنامه در حال توزیع مشاهده میشود و یا اینکه با رفتن به فرودگاه بندرعباس میتوان به راحتی به تیراژ پنهان بسیاری از نشریات با مدعا که خود را یک برند معرفی میکنند، پی برد.
برخی از این روزنامهها همواره به بهانه تیراژ بالا امتیازات مختلفی را دریافت کردهاند در حالیکه در خوشبینانهترین حالت تیراژ هیچ یک از روزنامههای استان از 600 یا هزار نسخه تجاوز نمیکند که در مقایسه با جمعیت استان رقمی بسیار ناچیز است.
شاید برخی روزنامههای استان قبلاً برند بودند اما اکنون برند نیستند و مدیران آنها بیشتر ، نزد مسئولان غلو میکنند که مثلاً روزنامه ما تأثیر فرهنگی دارد. با یک بررسی سر انگشتی به راحتی میتوان پیبرد که روزنامهها کارکرد خود را از دست دادهاند چون تمام روزنامههای استان تقریباً به صورت خانوادگی اداره میشوند چرا که بیش از هشتاد درصد نیروهای قدیمی و قدر روزنامهها کنار گذاشته شدهاند و این نشریات در شرایط کنونی بیشتر به فکر گرفتن امتیاز از ارشاد و وزارتخانه هستند تا توجه به افکار عمومی ، آیا با این وجود میتوان مدعی شد که مثلاً تأثیر فرهنگی دارند؟
برخی نشریات در استانهای شیراز و قزوین بنیه دارند مرتب در تیراژ بالا منتشر میشوند و برای خود نیرو میسازند، در حالیکه در هرمزگان نشریاتی که بنیه دارند با منتشر کردن تنها 200 یا 300 نسخه فقط به کسب درآمد میاندیشند و مخاطبان برایشان پشیزی ارزش ندارند اگر باور ندارید شخصاً بروید و هر روز ساعت ده صبح شاهد گونیهای خالی برخی نشریات در فرودگاه بندرعباس باشید.
شاید خیلیها ندانند اما لا اقل جهت اطلاع استاندار هرمزگان بگوییم که چند سال پیش 3 قطعه زمین یارانهای و تسهیلات در بهترین نقطه شهر بندرعباس به سه نفر به نامهای محمد علی بهمنی ، غلامحسین عطایی دریایی و مرحوم قاسم کرمی واگذار شد تا اقدام به راهاندازی چاپخانه کنند که در این بین فقط محمد علی بهمنی چاپخانه راه انداخت و مرحوم کرمی و عطایی طبقه بالای ساختمان خود را که قرار بود اتاقهای هیأت تحریریه باشد تبدیل به واحد مسکونی نموده و طبقه همکف را نیز مغازه کردند و یا به بانک ملی اجاره دادند.
بله این بود یک عمر تلاش مدافعان خبرنگاران و مطبوعات استان که هم اکنون نیز فریاد حمایت از خبرنگاران و مطبوعاتیها را سر میدهند در حالی که اگر مدافع بودند برای مطبوعات چاپخانه درست میکردند نه اینکه هم اکنون مجدداً تقاضای راهاندازی چاپخانه ، (ببخشید واحد تجاری مسکونی) دادهاند در حالی که سرنوشت آن زمین که بیتالمال بوده است هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و سازمان بازرسی باید به این موضوع ورود کرده و حق مسلم مطبوعاتیهای استان را با بازپس گیری، زمین از مدعیان حامی مطبوعات ادا کند.
برخی آقایان نیز عادت کردهاند تا به مشکلی بر میخورند نمایندگان مجلس را به کمک میطلبند و مدعی میشوند که مثلاً به فلان نماینده مجلس نزدیک هستند ... آخر کدام نماینده به شما اجازه میدهد و اجازه داده است که بروید و تخلف کنید و حق مردم و بیت المال را ضایع کنید؟
واقعاً نمیدانیم اینبار قرار است چه خوابی برای مطبوعاتیها ببینند که هر جا کم میآورند سعی میکنند مسایل و مشکلاتشان را سیاسی جلوه دهند و پشت سر نمایندگان مجلس پنهان شوند و حتی دست به دامان معاونان سیاسی استاندار شوند تا با مذاکره مشکلاتشان را حل کنند که بعید میدانیم استاندار هرمزگان که فردی توانمند و با تدبیر است اجازه دهد چنین کسانی با استفاده از «رانت استانداری» راه خطا را طی کنند ... اینان اگر هم مشکلاتشان را سیاسی جلوه دهند مشخص نیست چپ هستند یا راست، از سویی دیگر متأسفانه مدیر کل کنونی ارشاد نیز به شدت دارد سمت این عزیزان غش میکند و شخصاً پیگیر مسایل این عده هستند و کار سازمانی خود را رها کرده و دربست در خدمت این عده میباشد و جالب اینکه این عده هر زمان که مدیر کل کنونی ارشاد با آنان همراهی نکند یا خطری متوجه روزنامه شان شود دم از حمایت از مطبوعات را میزنند در حالی که اگر برای سایر نشریات مشکلی درست شود ، همواره فرافکنی کرده و به نوعی از خود سلب مسئولیت میکنند.
در حال حاضر مطبوعات استان وضعیت بسیار نابسامانی دارند و این نابسامانی برای عدهای آبی گل آلود برای ماهیگیری است چرا که عدم شفافیت تیراژ این روزنامه ها ، سوالات و شبهههای فراوانی ایجاد کرده است. اما واقعاً عدمشفافيت تيراژ روزنامهها به نفع چه کسانی در استان است؟
در حال حاضر روزنامههای استان به دلیل اخراج نیروهای خود ، از نظر محتوایی و اصول حرفهای در وضعیت بحرانی بسیار شدیدی به سر میبرند که این قبیل تمهیدات مانند پنهان نگه داشتن تیراژ واقعی یکی از آثار این بحران است اما ظاهراً برای فرار از این مخمصه تمهیدی به نام استفاده از آگهی و یارانه مطبوعات به کمکشان آمده است.
روزنامههای استان هم مثل هر کالای دیگری باید مقبول مخاطب باشند، باید مخاطب آن را بپسندد و خریداری کند ؛ وقتی مردم روزنامه نمیخرند و تیراژ در حد حتی چند صد عدد میشود یعنی آن روزنامه شکست خورده است! که در این شرایط توزیع یارانه این ضعف حرفهای و شکست را پنهان نگاه میدارد و یک ضدانگیزه میشود که روزنامه به فکر این موضوع نیافتد که از چه طرق حرفهای میتواند تیراژ خود را بالا ببرد بلکه به فکر استفاده از آگهیهای اداره ارشاد و یارانه کاغذ میافتد.
انتهای پیام/*