مسکن و شهرسازی استان کردستان که در کارنامه خود بازداشت چندین کارشناس و مدیران میانی را دارد علمدار تخلف و دردسرسازی برای شهروندان است. در قدیم بیان میداشتند انشاالله کسی کارش در شهرداری گیر نکند، اما باید گفت: اگر کلاهتان در مسکن و شهرسازی جا ماند بروید کلاه تازهای خریداری کنید و کلاه قدیمی را به فراموشی بسپارید.
داستان واگذاری زمینهای مشارکتی در کردستان همچون سریالهای تلویزیونی است که آخرش به طلاق میکشد و اینگونه است که مسکن و شهرسازی هر زمین دردسرسازی را که دارد به تعدادی شهروند بیچاره واگذار میکند و این بیچارهها را در بستر غول کاغذی ادارهها راها کرده و در مرحله آخر کارشناسان شهرداری بیان میدارند این زمین شامل مجوز ساختمانی نمیشود، چون این زمین شهرداری است و مسکن و شهرسازی حق واگذاری را ندارد.
داستان غم انگیز زمینهای مشارکتی مسکن و شهرسازی هر روز تکرار میشود و هر روز هم مسکن و شهرسازی زمین واگذار میکند و شهرداری هم با توجه به جایگاه و توان مالی شخص اقدام به صدور و یا عدم صدور مجوز میکند و خوشبختانه بی سرپناهان واقعی بازهم بی سرپناه میمانند و مالکان خانه بر تعداد داشته هایشان افزوده میگردد.
در جنگ سلیقهای میان شهرداری و مسکن و شهرسازی این شهروندان فقیر هستند که قربانی میشوند و مسئولین بزرگوار هم تنها با وعده دادند به مردم دلخوشی میدهند و در آخر با شرمنده کار جابجا نشد بر پرونده درخواست مهر باطل زده و میگویند بیائید تا زمین دیگری به شما بدهم و سیکل مرده زمین دادن و مجوز صادر نشدن تکرار میشود و کسی نیست که به داد مردم فقیر برسد.
علی کرمی