روزنامه اطلاعات در مطلبی با عنوان «انتخاب وزیر آموزش و پرورش!» به قلم ابوالقاسم قاسم زاده این گونه آورده است:
وزارتخانه آموزش و پرورش با دو ویژگی، یکی گستردگی آن، در سراسر کشور و دوم، گوناگونی وسیع مدیریتهای آن، حرفهایترین و تخصصیترین بخش در هر دولتی است. این وزارتخانه را میتوان به رودی بزرگ تشبیه کرد که از چشمههای متعدد دانش و تجربههای مدیریتی بهره میگیرد. براین قیاس است که هر فردی را آموزش و پرورشی بنامید، معنای آن سپری کردن همه عمر در شغلی است که نام «معلم» را در ساحت فرهنگسازی و آموزش برای آینده بهتر کشور به خود اختصاص داده است. با این قیاس و تعریف، در همه کشورها وزارت آموزش و پرورش جایگاه خاص دارد؛ زیرا اساس آیندهسازی از درون مدیریتهای این وزارتخانه شکل میگیرد و ساخته میشود.
یکی از کارشناسان مسائل آموزش و پرورش با درنظر گرفتن گستردگی و تنوع مسئولیتها در اداره و مدیریتهای کلان و خُرد این وزارتخانه در آستانه بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی دولت به مجلس مینویسد:
وزیر آموزش و پرورش هر که باشد طبیعتاً نمیتواند در همه حوزههای این وزارتخانه واجد دانش، مهارت و تجربه مدیریتی باشد، ولی اگر از آزمون مدیریت در یکی از حوزههای نظام تعلیم و تربیت موفق بیرون آمده باشد میتواند مخاطبان فرهیخته این مجموعه را نسبت به امکان موفقیت خود در این بزرگترین دستگاه اجرایی کشور امیدوار سازد. آنچه برای نامزد وزارت آموزش و پرورش در احراز حداقل صلاحیتهای این شغل لازم است سنواتی از تدریس در مدارس و کسب تجربه در مدیریتهای نظام تعلیم و تربیت است. طبیعتاً کار در سطوح عالی مدیریت کارنامهای قابل بررسی برای تحلیل وزیر پیشنهادی فراهم میکند و اگر شخص فاقد دانش مرتبط و سابقه تدریس و سوابق مدیریتی باشد باید به این سوال پاسخ داد که حجت نمایندگان مجلس برای دادن رأی اعتماد به او چیست؟ آیا نمایندگان مجلس میتوانند بر مبنای مقاله یا کتابی که فرد در مباحث فقه و اصول نوشته است به توانایی وی برای مدیریت بر وزارت آموزش و پرورش پی ببرند؟ وقتی برای تدریس در یک کلاس درس تناسب رشته و دوره تحصیلی معلم با ماده درسی پایه مربوطه ضرورت دارد؛ آیا مدیریت در عالیترین سطح نظام تعلیم و تربیت نیاز به دانش، صلاحیت و تخصص ویژهای ندارد؟ وزارت آموزش و پرورش علاوه بر شش معاونت آموزش متوسطه، آموزش ابتدایی، پرورشی و فرهنگی، تربیت بدنی و سلامت، حقوقی و امور مجلس و توسعه مدیریت و پشتیبانی؛ از سازمانها و مراکز مهمی تشکیل شده که در سطح معاونت و تحت مدیریت وزیر آموزش و پرورش اداره میشوند؛ مجموعههای مدیریتی بزرگ، مهم و پیچیده سازمانهای پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، نوسازی توسعه و تجهیز مدارس، آموزش و پرورش دانش آموزان با نیازها بهویژه سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، پژوهشگاه تعلیم و تربیت، مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان با نزدیک به یک صد پردیس دانشگاهی و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و صندوق ذخیره فرهنگیان و دهها دستگاه ریز و درشت دیگر و علاوه بر اینها ادارات کل آموزش و پرورش استانها که وظیفه نظارت بر آنها نیز با وزیر آموزش و پرورش است. یقیناً هیچ کس نمیتواند بر همه این مجموعه بزرگ و قوانین، مقررات و ضوابط حاکم بر آنها اشراف کامل بیابد، ولی به دلیل بزرگی این سیستم انتظارمیرود فرد معرفی شده سابقه مطلوبی از مدیریت در سطح حداقل یکی از معاونتهای وزارت آموزش و پرورش را در کارنامه خود داشته باشد.
***
دکتر علی اصغر فانی، وزیر اسبق آموزش و پرورش در نوشتهای کوتاه در یکی از روزنامههای صبح تهران مهمترین ویژگیهای انتخاب وزیر جدید در این وزارتخانه را چنین دیده و تذکر میدهد.
۱ـ وزیر آموزش و پرورش باید سازمان و فرهنگ وزارتخانه را بشناسد. از بین فرهنگیان باشد و نزد آنها محبوبیت داشته باشد. کسی میتواند وزارت آموزش و پرورش را مدیریت کند که دیدگاه و مشی تربیتی داشته باشد و راهبردی بیندیشید.
۲ـ وزیر آموزش و پرورش باید مراتب مدیریتی را در آموزش و پرورش طی کرده باشد. آموزش و پرورش از آنجا که با مشکلات زیادی مواجه است به وزیری نیاز دارد که بتواند براین مشکلات فائق آید.
۳ ـ از اسفند ۹۸ تا امروز فعالیتهای آموزش و پرورش تحت تأثیر کرونا قرار گرفته و آموزشهای مجازی جای آموزشهای حضوری را گرفته است. در بهترین حالت آموزشهای مجازی ۶۰درصد اهداف ما را تأمین میکنند. در این مدت به دلیل تعطیلی مدارس، یادگیری به خوبی صورت نگرفته و همچنین فعالیتهای پرورشی تعطیل شده و در نتیجه زیست اجتماعی دانش آموزان با اختلال مواجه شده است. ترک تحصیل تعداد زیادی از دانش آموزان از آثار مخرب ویروس کرونا بوده است. (از ۱ میلیون تا ۵ر۳ میلیون آماری است که از ترک تحصیل کنندگان اعلام کردهاند.)
۴ـ فضای آموزشی بیش از ۲۰درصد مدارس کشور ایمن نبوده و با یک زلزله ۴ ریشتری سقف آنها فرو میریزد.
***
نقل قولهای هر چند کمی طولانی از دو کارشناس آموزش و پرورش را در محک امروز از آن نظر آوردم تا گوشهای از جایگاه مهم و حساس وزارتخانه آموزش و پرورش و شرایط نه چندان مطلوب آن را از قلم آنها و سیمای کنونی و حساسیت خطیر انتخاب وزیر جدید برای نهاد آموزش و پرورش کشور را دریابیم، اگرچه براین باورم که خانوادههای ایرانی از این مشکلات که از این نوشته فراتر است، آگاهی دارند و رنج میبرند. در چهار دهه گذشته از همان آغاز به کار جمهوری اسلامی ایران شعار «نظام آموزشی کشور، به ویژه نظام آموزش و پرورش نیاز مبرُم به تغییر و تحول اساسی و بنیادین دارد» را همه دولتها دادهاند. اما هنوز که هنوز است نه تنها به مرحله رضایت مطلوب و مورد قبول جامعه و خانوادهها هر چند به طور نسبی نرسیدهایم که اغلب مسئولان با ارائه آمارها حکایت از کمبودها، سوء مدیریتها و بازماندن وزارت آموزش و پرورش از رضایت شهروندان و خانوادهها و مهجور ماندن این وزارتخانه مهم و آینده ساز کشور دارند. در این ایام کسی نیست که از خوره فسادها و شکافهای طبقاتی تخریبی در کشور یادی نکند که هر روز در رسانههای عمومی نقد و تحلیل میشود. مجموعه نهاد آموزشی کشور از آموزش و پرورش گرفته تا آموزش عالی (دانشگاهها)، خسارتهای فساد را، در روال ادامه زیست اجتماعی در فاصله ویرانگر طبقاتی شاهدند. اگر امروز از یک میلیون تا ۵ر۳ میلیون دانش آموز ترک تحصیل میکنند آن هم در حالی که بازار کار نیز در تلاطم تخریبی گسترده قرار دارد، حساسیتهای وزارتخانه آموزش و پرورش با وسعت و تنوع مدیریتهای آن و به ویژه مدار به هم خوردن معشیت معلمان، انتخاب وزیر جدید، در دولتی که میخواهد نابسامانیها را سامان نسبی بدهد، دو چندان شده است. نمایندگان مجلس با رصد این شرایط است که عالیترین مدیرمسئول (وزیر آموزش و پرورش) را انتخاب میکنند. آیا رأی نمایندگان با آگاهی و مسئولیتپذیری انجام خواهد گرفت؟!